سيناسينا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

ســــــــــينا فرشته كوچولو

کودک زمزمه کرد

     کودک زمزمه کرد:خدایا با من حرف بزن. و یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد. کودک نشنید او فریاد کشید : خدایا! با من حرف بزن صدای رعدو برق آمد اما کودک گوش نکرد. او به دور و برش نگاه کرد و گفت خدایا! بگذار تو را ببینم. ستاره ای درخشید اما کودک ندید. او فریاد کشید: خدایا! معجزه کن نوزادی چشم به جهان گشود اما کودک نفهمید. او از سر ناامیدی گریه سر داد و گفت: خدایا به من دست بزن. بگذار بدانم کجایی. خدا پایین آمد و بر سر کودک دست کشید اما کودک دنبال یک پروانه کرد او هیچ در نیافت و از آنجا دور شد.
30 ارديبهشت 1390
1